• وبلاگ : مه نو سفر
  • يادداشت : شكلات ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يه دوست 
    سلام خانومي. همون روز اول مطلبتو خوندم. كيف كردم خيلي، اما دلم هم گرفت. اكثر دوستي هام همينطوري شروع شدن و همينطوري تموم. خيلي ها هم به ظاهر هنوز تموم نشدن اما كيفيت دوستي رو ندارن. اما هيچوقت غمگين نميشم. تو هر آدمي گوهر گرانمايه اي هست كه مي ارزه آدم براش وقت بذاره شكلاتهاشو بخوره، حتي اگه آخرش بذاره و بره اوم با يه صندوق شكلات. ياد همه دوستهام افتادم و همه دوستي هام. به اين فكر افتادم كه خودم چندتا صندوق شكلات از اين و اون دارم. يه نگاه دوباره به صداقت و خلوص دوستي هام، هديه ايه كه ايندفعه بهم دادي. اين شكلات تو ا، دوست عزيزم. آخ كه چه خوشمزست.
    پاسخ

    سلام دوست خوبم!نوش جان ! از بيان حس زيبات ممنون و باز هم ممنون كه با اومدنت خوشحالم كردي ... صندوقا رو بايد بذاريم واسه لباسامون .... تا مي توني شكلات بخور !!!

    سلام شما هم وبلاگ بسيار زيبايي داريد و ممنونم از تعريفهاي شما در مورد وبلاگ من.

    منم حاضر به تبادل لينك با شما هستم هر وقت انجام داديد خبرم كنيد.

    يا حق

    با يه شكلات شروع شد....

    آبجي گله سلام ما يه سري شباهتا و يه سري تفاوتا با اين متن داريم شباهتمون اينه كه نشونه دوستي منو تو هم شكلاته اما تفاوتا آخ آخ اوليش اينه كه هر بار يكيمون يادش ميره كه به اون يكي شكلات بده دوميش اينه كه هر دو تامون شكلاتا رو تا ميگيريم ميخوريمو هيچ كدوممون صندوقچه نداريم(بابا ايول احساسات) سوميشم اينه كه دوستي هر دومون تا نداره و هيچ كس قرار نيست بره حالا حالا ها بيخ ريش هميم

    پاسخ

    شكمو !!! تو دوست شكموي مني !!!سلام آبجي گل گلي گلي گل گل گلي گلي .... فهميدي ؟؟؟ وايسا ببينيم هميشه هر بار فقط يكي به اون يكي شكلات مي ده و اون يكي يادش مي ره ديگه ... هان ؟؟؟ حتما هم مي دوني اون يه نفر كيه ديگه ... آره ؟؟؟ديگه ورشكست شدم از بس اون همه شكلاتو ريختم تو اون صندوقت ... حرف الكي نزن كه صندوق مندوق نداري ؛ اون شيكمت به اندازه تمام دنيا يه صندوقه كه پر نمي شه ... هي هيچي نگفتم و مرام به خرج دادم و هي يادت رفت بهم شكلات بدي ، اما ... ديگه كور خوندي ... ازين به بعد اگه كمتر از 2000 تومن پياده بشي و كمتر از گلكسي و دالر و مورس و كيت كت برام بخري ، من مي دونم و تو كه اينجا چون دستم بسته ست، نمي تونم چيزي بگم و پشت تلفن اگه خيلي الان داره شاخكات تكون مي خوره كه قراره چي كارت كنم ، زنگ بزن مي گم...آره ... حسابي حالتو مي گيرم دوست شكموي دوست داشتني سراسر بي احساس خودم ....بعدم ببينم بي خود كه حالا حالاها بيخ ريش مني ... من كه مثل تو هي آويزون اين و اون نيستم . من كار و زندگي دارم ... مگه باند چتربازا رو ، رو سقف خونمون ديدي كه هي مي خواي چتر بشي رو سر من ؟؟؟تازه مي دوني كه چه كار مهمي دارم ديگه ؟؟؟!!! ايول ... خوشم مي ياد با آدم فهميده اي طرفي ...همين فردا پا مي شي مياي پيشم (چتر نشي و ناهار و شامم خراب بشي رو سرم...ازين خبرا نيست ) چند دقيقه دم در مي بينيم همو تا شكلاتايي كه ازت طلب دارم بهم بدي و همه رو مي خوام جلوت تند و تند بخورم و عمرا اگه يه تيكشم بهت بدم . فهميدي ؟؟؟فعلا كار دارم آبجي مهربون خود خودم ... مي خوام برم .. خدايي خيلي دوست دارما ...(تو كه دوباره قيافت يه وري شد از فرط اين همه احساسات ، بي احساس خودم !!!)