• وبلاگ : مه نو سفر
  • يادداشت : سردرد / ولنتاين /ديپلماسي
  • نظرات : 1 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اوقات نماز خاطره از شهيد 

    http://lovergod14loversand.parsiblog.com/442154.htm

    اوقات نماز خاطره اي از شهيد سيد مقداد حسيني حتما مطالعه كنيد و براي ديگران هم بفرستيد

    جالبه كه يه خبرنگار حال شنيدن حرفهاي مردم رو نداره و به جاي اينكه با علاقه به مكالمات و اظهارنظرها _هرچند غيركارشناسي_ گوش كنه، از شنيدنش سر درد ميگيره!

    جالبه كه يه خبرنگار حوصله شلوغي و ترافيك رو نداره!

    جالبه كه يه خبرنگار با وسايل نقليه عمومي ارتباط خوبي نداره!

    جالبه كه يه خبرنگار انقدر كم سوار اتوبوس ميشه!

    جالبه كه...

    به نظرم با خوندن همشهري ديپلماتيك و نوشتن دكوپاژ نميشه خبرنگار شد.

    نهايتا ميشه تبديل شد به كامران نجف زاده، يك خبرنگار بسيار سطحي و موج سوار كه فكر ميكنه با احساسي حرف زدن يا اشك مردم رو درآوردن يا استفاده از تركيبها و اصطلاحات سراپا غلط و غير ادبي كه اسمشو گذاشتن نوآوري! كار بزرگي انجام داده.

    اونوقت ميشه با 5 تا از اين خبرنويسها _نه خبرنگارها_ يه بخش خبري به اسم 20 و 30 راه انداخت و جوري كه اصلاً تابلو نيست!!! به نفع يه جناح خبر نوشت و يه جناح ديگه رو لجن مال كرد و بي طرفي رسانه و اصول حرفه اي كار خبر رو به گند كشيد. بعد ميشه رفت و از افتادن يك گرگ در يك چاله در استان كهكيلويه و بويراحمد تصوير و خبر تهيه كرد!

    حالا يه مساله ميگم تا هوش خبرنگارا رو بسنجم:

    چرا بي بي سي و اي بي سي تعداد خبرنگارانشون تقريبا يك پنجم خبرنگاراي واحد مركزي خبر و يك هشتادم خبرنگاراي باشگاه خبرنگاران جوانه و دفترشون در لندن و واشنگتن تقريبا يك چهارم ساختمان جام جمه، اما افكار عمومي دنيا رو قبضه كردن؟ پيدا كنيد پرتقال فروش را؟!

    جواب: حرف حساب كه جواب نداره، احتمالا! خبرنگاراشون علاوه بر دكوپاژ نويسي و مطالعه، سوار اتوبوس و مترو هم ميشن و به حرف خلايق هم توجه ميكنن و سوژه گير ميارن.

    البته در پايان مرگ بر استكبار جهاني و بوق هاي استكباري. باشگاه خبرنگاران خودمون رو عشقه!

    پاسخ

    خوشحالم ... اولا از اينكه وقتتون رو به بنده اختصاص داديد و مطلبم رو خونديد و البته خندم مي گيره كه خودتون بريديد و دوختيد و ... ماشاالله كه اينقــــــــــــــــــدر كارشناسانه نوشتيد ، جناب ... ممنونم . حتما پاسخي براتون در يك پست اختصاص مي دم . چون براي شما برادر ناشناس (نمي دونم اسم اصليتون همينه يا هر چيز ديگه) احترام قائلم ... التماس دعا ... يا حق !!!

    سلام ... خبر نگار ........... قبلو بعدشو خودت ميدوني از اين به بعد نويسنده رو هم بهش اضافه كن .

    خيلي عالي بود تو تمام وقتي كه داشتم مي خوندمش اون قيافت تماما تو ذهنم بود باهات سر درد گرفتم باهات خنديدم و باهات......

    عشقه ديگه چه مي شه كرد.

    پاسخ

    سلام .......معمار ...آبجي گل ...... تو هم كه جاخاليا و بلتي چيه ديگه ؟ اوكي ... مي بينم كه همين چندتا خطم كه نوشتي ، قيافت حسابي سبز شده ... جون تو با حليمتون حالشو بردم . عجب شب توپي رو گذرونديد با من ... خداييا ... به نرگسي بگو ، خودش تأييد مي كنه (دو نقطه دي) زهرايي !!!! هيچ ديگه بسه ... بقيشوميام تو وبلاگ خودت مي گم كه خيلي حياتيه ... داري منو ديگه ... توت مني ...(به لهجه زيباي خودتان _ترچسني_ خوانده شود )
    + رويا 
    مطلب خوبي بود
    سلام دوست عزيزم. تو راستي راستي نويسنده اي هاااااااااا. ما هم از بس خونديم سردرد شديم. شوخي كردم. جالب بود. قلمت درد نكنه عزيز.