سلام سوته دل ... خوبي؟ اميدوارم هر روزت قشنگتر از روز قبل باشه ... با اجازه منم يه كمي ابراز وجود كنم ببخشيد ديگه
...
وقتي به تو فکر ميکنم بهار مي آيد و جا خوش ميکند.
روي سطرهاي باران زده اي که هرروز برايت مينويسم ....
دنياي عجيبي است بهار ? ثانيه مي آيد ... ثانيه ثانيه !!!!!
دلم براي باران تنگ شده است ، دلم براي صداي قطره هايش تنگ شده است،دلم تنگ است براي پرسه در زير باران،باراني كه به من آموخت رسم زندگي را،دلم تنگ است براي صداي غرش آسمان،براي ابر هاي سياه سرگردان، براي زمستان ،در آن روز ها باراني بود براي قدم زدن در زير آن و خالي كردن دلهاي پر از غم.
مدتي است كه ديگر نه باراني است نه ابري، اين روز ها تنها يك قلب است كه پراز درد دل است، نميداند درد دلش را به چه كسي بگويد، پس اي باران ببار كه درد دلم را به تو بگويم،بگذار من نيز مانند تو به همراه تو ببارم، ببارم تا خالي شوم از غصه ها از دلتنگي ها رها شوم اگر دستي نيست براي انكه اشك هايم را از گونه هايم پاك كند، اي باران تو ميتواني با قطره هايت اشك هايي كه از گونه هايم سرازير شده است را پاك كني
..
.
سالي پر از باران را برايت آرزومندم
به منم سر بزن
ياحق