حق با شماست. من اشتباه كردم. شما منو متنبه كردين. همه ساكت! فقط خبرنگارا حرف بزنن! دورد بر خبرنگاران عزيز و پاسدار حقيقت كه اصول حرفه اي كار رو به هيچ وجه زير پا نميذارن! درود درود دورووووووووووود!
دكوپاژ خبري يك مثلاً كارشناس:
نريشن! (درست نوشتم اين كلمه رو؟) : امروز تمييز بين دلباختگي با حسين كار حرفه اي امر بسيار مشكلي شده. به سختي ميشه تشخيص داد وقتي از اصول كار حرفه اي بي بي سي تمجيد ميكني آيا حقيقتا دلباخته بي بي سي و آمريكا هستي يا نه! به سختي ميشه بين اصول حرفه اي كار و عقايد شخصي تفكيك قائل شد.
اينسرت: يه دشت سرسبز مثل مراتع اسكاتلند كه مردم با چهره هاي خندوم دارن اونجا حال ميكنن. يه آسمون صاف و آبي. خورشيد ميتابه و همه چيز خوبه. قطعنامه سوم تصويب نشده و بنزين به وفور يافت ميشه. همه چيز خوبه و مردم در رفاه كامل هستن. نرخ بيكاري به صددرصد رسيده چون مردم انقدر در رفاه هستن كه كار نميكنن!
خبرنگار: سلام. نظر شما چيه؟
مصاحبه شونده ع.غ: در مورد چي؟
خبرنگار: همينجوري كلاً!
مصاحبه شونده ع.غ: آها! كلاًخيلي خوبه. فقط يه كم وقتشو بيشتر كنن.
خبرنگار: به نظر شما آيا چگونه؟
مصاحبه شونده ع.غ: ببينيد. همينجوري ديگه. يعني آره و اينا.
خبرنگار: نظر شما در مورد منتقدان چيه؟
مصاحبه شونده ع.غ: ببينيد. همشون بي سوادن. همشون مغرض هستن و چون منافعشون به خطر افتهده حرف ميزنن. اونا همه از بي بي سي و اي بي سي خط ميگيرن. همشون از صوراسرافيل خط ميگيرن. سواد ندارن كه. در حالي كه خبرنگارا خيلي خوبن. همه چيز ميدونن. اين منتقدان مغرض همشون برن بميرن. خبرنگار سلطان. خبرنگار اعليحضرت! اسيرم!
خبرنگار: نظر شما در مورد سعه صدر خبرنگاران چيه؟
مصاحبه شونده ع.غ: خبرنگاران اسوه صبر و استقامت و تحمل پذيري و انتقاد پذيري هستن. هرچند انتقاد پذيريشون باعث شده بعضيا پا از گليمشون فراتر بكشن و انتقاد كنن. مرده باد انتقاد. مرده باد مخالف. زنده باد خبرنگار. زنده باد كامران عزيز! مرد شماره يك رسانه هاي دنيا.
خبرنگار: و حرف آخر؟
مصاحبه شونده ع.غ: ميخوام جلوي دوربين گريه كنم... (گريه ميكند)
خبرنگار: در پايان يك بيت شعر ميخونم: كلنگ از آسمان افتاد و نشكست / وگرنه من همان خاكم كه هستم