سوته دل - مه نو سفر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، چرکی و ژولیدگی را دشمن می دارد . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]
مه نو سفر
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
کودک زیتون!سلام

*سوته دل* :: پنج شنبه 86/12/16 ساعت 1:0 صبح

کودک فلسطینی ! سلام ...

گریه کن ... زجه بزن ... فریاد کن ... انقـــــــــــــــــــــــــدر داد بزن که آسمون بیاد زمین . (اگه آسمون و زمین برات فرقی داشته باشه !!! )

انقـــــــــــــــــــــــــدر ناله کن که فرشته ها صداتو بشنون (یعنی هنوز صداتو نشنیدن ؟؟؟)

اینجا آدما کر شدن ، کر شدیم ... بیخود براشون ، برامون ، ناله نکن ...

اینجا از آدما انتظار جواب نداشته باش ... دهنشون ، دهنمون ، زنجیر شده ... یعنی خودشون ، خودمون قفلشو زدیم ...

داد بزن ... خدا خدا کن ... خدا خدا کن ...

شنیدم دوستت رو زیر تانک ها پیدا کردی . گل تو دستش بود ، اما پرپر نشده بود ! می گن پرپر نشده بود !!! پرپر شده بود ؟؟؟

کودک فلسطینی ! شنیدم تلخی زیتونای باغتون ، بیشتر از همیشه شده ... بیشتر ...

قاب رو دیوارتون ، عکس کی بود ؟؟؟ راستی ... اصلا دیگه دیوار داره خونتون ؟ داره ؟ نداره ...

اینجا داره عید می شه ... گل و ماهی و سبزه و ... پره تو خیابونا . ماهیای توی تنگ تو چه رنگین ؟ شنیدم تنگت بی آب شده ... ماهیات بی آب دووم نمی یارنا ... ماهیات ! خودت چی ؟ تو طاقت میاری ؟؟؟

اینجا ، کودک فلسطینی ! بچه ها دنبال کفشای خوشگل و لباسای نو ، روز رو شب می کنن ... لباسات چرا انقدر خونیه ؟؟؟ تو بازی خوردی زمین ؟ مگه چی بازی می کردی ؟

بچه ها اینجا منتظر بهارن ... بهار ! شکوفه ، سبزه ... پس چرا درختاتون بی برگ موندن ؟ زمستون که رفتنی شده . اینجا رفتنی شده ... اونجا رفتنی نشده ؟ (اگه به جز زمستون ، تو شهر شما ، فصلی باشه !!!)

مامانای بچه ها ، این روزا زودتر می رن دنبال بچه هاشون و از مدرسه می برنشون خرید ... می خوان نو بشن . نو ... راستی ، مامان تو کو ؟؟؟ روسریش ، روسریشو دیدم به اون سیم خاردارا گیر کرده بود . پاره نشه یه وقت (شنیدم مامانت خیلی دوسش داشت) قلبش می تپه هنوز ؟؟؟ می تپید ، دیروز ...

دلم برای تو نمی سوزه ، کودک فلسطینی !!! دلم برای خودم ، برای خودمون ، آتیش گرفته ... تو گریه نکن ... نه !!! گریه کن . از خوشحالی گریه کن . تو آسمونو داری ... من ، ما ... ما باید زاربزنیم که خاک ، زمین ، مال ماست ...

کودک فلسطینی  ! بمون ، بخواه ، مقاومت کن ، دوست بدار ، عاشق باش ، عاشق شو ، ... و  اگر گذاشتند زندگی کن ... اگر گذاشتند !!!  

 

کودک زیتون!گریه کن ....

دل من حالش خوشه ؛ خوشترش کن()

جوابیه به یک مثلا کارشناس ...

*سوته دل* :: چهارشنبه 86/12/15 ساعت 12:17 صبح

سلام به دوستان عزیز و مهربانم . برای این پست یه مطلب دیگه حاضر کرده بودم ، اما نظر یکی از دوستان کارشناس !!! (تو نوشتشون گفتن که کارشناسن ؛ چون جای همه نوشتن و افاضات فرمودن) که نظرشون رو در مورد پست قبلیم (سردرد ، ولنتاین ، دیپلماسی) امشب (14/12/86، ساعت 8:36 ) گذاشته بودن ، منو به این واداشت که این پستم رو اختصاص بدم به نظر آن محترم ! و جوابیه خودم .

به خاطر حرفایی که زدن ، از همه بزرگواران خبرنگار ، علی الخصوص آقای نجف زاده عزیز که همیشه کارهای عالی خبریشون من رو به سمت این حرفه عزیز و دوستداشتنی کشونده ، معذرت خواهی می کنم . هر چند که می دونم این حرفهای بی سر و ته ، برای همه شما عزیزان عادی شده ... در هر صورت معذرت می خوام .

من ، به عنوان یک جوان که داره وارد عرصه خبر و خبرنگاری می شه و هنوز راه بسیار طولانی ، برای خبرنگار شدن داره ، وظیفه خودم دونستم که جوابیه ای برای ایشون تهیه کنم . نمی دونم چرا آن جناب (جواد) ، برای من که هنوز آغاز راهم نوشته و کارشناس شده !!! از همه شما عزیزان دلم ممنونم !!!

 

کامنت جناب کارشناس ( جواد ) :
جالبه که یه خبرنگار حال شنیدن حرفهای مردم رو نداره و به جای اینکه با علاقه به مکالمات و اظهارنظرها _هرچند غیرکارشناسی_ گوش کنه، از شنیدنش سر درد میگیره!
جالبه که یه خبرنگار حوصله شلوغی و ترافیک رو نداره!
جالبه که یه خبرنگار با وسایل نقلیه عمومی ارتباط خوبی نداره!
جالبه که یه خبرنگار انقدر کم سوار اتوبوس میشه!
جالبه که...
به نظرم با خوندن همشهری دیپلماتیک و نوشتن دکوپاژ نمیشه خبرنگار شد.
نهایتا میشه تبدیل شد به کامران نجف زاده، یک خبرنگار بسیار سطحی و موج سوار که
 
فکر میکنه با احساسی حرف زدن یا اشک مردم رو درآوردن یا استفاده از ترکیبها و اصطلاحات سراپا غلط و غیر ادبی که اسمشو گذاشتن نوآوری! کار بزرگی انجام داده.
اونوقت میشه با
 
5 تا از این خبرنویسها _نه خبرنگارها_ 
یه بخش خبری به اسم 20 و 30 راه انداخت و جوری که اصلاً تابلو نیست!!! به نفع یه جناح خبر نوشت و یه جناح دیگه رو لجن مال کرد و بی طرفی رسانه و اصول حرفه ای کار خبر رو به گند کشید. بعد میشه رفت و از افتادن یک گرگ در یک چاله در استان کهکیلویه و بویراحمد تصویر و خبر تهیه کرد!
حالا یه مساله میگم تا هوش خبرنگارا رو بسنجم:
چرا بی بی سی و ای بی سی تعداد خبرنگارانشون تقریبا یک پنجم خبرنگارای واحد مرکزی خبر و یک هشتادم خبرنگارای باشگاه خبرنگاران جوانه و دفترشون در لندن و واشنگتن تقریبا یک چهارم ساختمان جام جمه، اما افکار عمومی دنیا رو قبضه کردن؟ پیدا کنید پرتقال فروش را؟!

جواب: حرف حساب که جواب نداره، احتمالا! خبرنگاراشون علاوه بر دکوپاژ نویسی و مطالعه، سوار اتوبوس و مترو هم میشن و به حرف خلایق هم توجه میکنن و سوژه گیر میارن.
البته در پایان مرگ بر استکبار جهانی و بوق های استکباری. باشگاه خبرنگاران خودمون رو عشقه!

 

و اما جواب سوته دل :
 اجازه بفرمایید محترم ، جواب از طرف من باشه ، دیگه خیلی بی انصافیه که هم خودت بپرسی ، هم خودت جواب بدی ... نه ؟؟؟
جالبه که یه نفر اینقدر سبک سرانه می نویسه ... نه ... عجیبه . از شما بعیده ، جناب کارشناس !!!
جالبه یه نفر اینقدر طرفدار وسایل نقلیه عمومیه ... کرایه اتوبوس چقدره جناب ؟؟؟
جالبه یه نفر انقدر به فکر سوار شدن خبرنگارا تو اتوبوسه و فکر جیبشون  ... ممنون از همدردیتون !!!
جالبه همین یه نفر می دونه کسی با همشهری دیپلماتیک خوندن و دکوپاژ نوشتن خبرنگار نمی شه !!! و عجیبه که نمی دونه خوندن این مجله کلی اطلاعات سیاسی و غیر سیاسی بهت می ده ...

جالبه که این یه نفر نمی دونه برای کلاس مصاحبه باید دکوپاژ تهیه کرد ؛ چون نمره داره ... واگر دکوپاژ ننویسی ، نمی تونی خبر تصویری تهیه کنی ...... ای بابا ! ببخشید استاد که توضیح می دما... شما که خودتون دیگه استاد این چیزایید .
جالبه که این یه نفر می خواد به همه خبرنگارا ، اصول خبرنویسی رو یاد بده ...... چند بار، بنویسم : "  
Only BBC" استاد ؟؟؟

جالبه که این یه نفر دروغ می شنوه و کیف می کنه و تو سرشو پر کرده از خزعبلات خبرگزاریهای سراسر کذب و ریا ... مخصوصا خبرای دروغگوترین رسانه جهان " بی بی سی "
جالبه که این به اصطلاح کارشناس ، کارای عالی نجف زاده رو ، سطحی و سرسری می بینه و گزارشاش و کلامش رو غیر ادبی و پر از اشتباه ... گاهی انسان ها از سر نداشته های خودشون ، داشته های دیگران رو زیر پا له می کنن . جسارت نشه ها ... همون حسودی می کنن ... یاد بگیریم تمجید کنیم ، نه...

جالبه ، عجیب نیستا که این یه نفر( ببخشیدا یاد یه خبر افتادم ... از 20:30 پخش شد . خندم گرفت . آخه یه دفعه قیافه اون مجری کانال برون مرزی اومد جلوی چشام که 20:30 رو به باد فحش و ناسزا گرفته بود و سبب خنده همه شد ) انقدر از 20:30 بدش میاد ...  استاد !!! شما احیانا با ایشون ، هم کلاسی نبودید ؟ البته شما که استادید ، شایدم استادشون بودید . حتما همینطوره !!!
و اما از جالبی و عجیبی که بگذریم باید خدمت این محترم کارشناس ، یا همون کارشناس استاد ، عرض کنم که :

شما که دوست دارید خبرای دروغ بشنوید ، لطفا با خبرای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران خداحافظی کنید و به بی بی سی دروغگوی (نه ! ببخشید اشتباه شد ... )راستگوی صادق عزیز و فاکس نیوز زرنگ روباه و طرفدار بوش آزادی خواه و صلح طلب (تمام این ویژگیهای مذکور رو با امروز فلسطین ، نمی گم عراق ، مقایسه کن ) و الجزیره پر از انگلیسی خواستار دموکراسی و سی ان ان ........ پناه ببرید . (به به ! پیدا کردیم پرتقال فروش را ! )
ببخشید که اینجا ، خبرنگارا متعهدن و سبب نارضایتی شما شده .
ببخشید که اینجا ، خبرنگارا بلد نیستن دروغ بگن و شایعه بسازن .
ببخشید که اینجا ، مردم دروغ رو خوب متوجه می شن و دروغگو رو نمی پذیرن .
ببخشید که اینجا کلاسای مبانی شایعه سازی و روشهای دروغ گفتن و خزعبلات نویسی به خبرنگارا تدریس نمی شه .
ببخشید که تست هوشتون انقـــــــــــــــــــــــــــدر خنده داره که مخ ما خبرنگارا واسه جواب دادن بهش ، هنگ می کنه !!!
ببخشید که اینجا ، از پیشرفت همه می گن و اونجا (خبرگزاریهای عزیزتون رو عرض می کنم) تا از پیشرفت ایران حرفی می شه ، خبر ، بی خبر ...

ببخشید استاد ! اجازه می فرمایید مطلبی رو که خودتون حتما می دونید ، بهتون یادآوری کنم ؟؟؟
یه جامعه ، فی نفسه ، نیاز به توسعه داره و پیش شرط توسعه جامعه ، حضور مردمه و پیش شرط حضور مردم ، آگاهیه (چون مردم باید آگاه باشن تا بتونن تو جامعه حضور پیدا کنن) و آگاهی دهی در رسانه هم وظیفه عوامل خبره ... عوامل خبر... می شناسیدشون که ؟؟؟ اسمشونو شنیدید دیگه ؟ (ایشالا) و هرچی یه کشور عوامل خبر بیشتری داشته باشه ، آگاهی دهی هم تو اون جامعه حتما بیشتره ... و سبب پیشرفت اون جامعه می شه ...
اینجا ، همه ، از هر قشری ، می تونن اگر در خودشون توانایی و استعداد کافی رو دیدن ، به این حرفه رو بیارن . نیاز نیست که از طرفدارای دولت باشن و یا ثرتمندترین مردم ... جوون ها می تونن پا به پای خبرنگارای زبردست و استاد ، خبر تهیه کنن و استعداداشونو بشناسن و با علاقه کار کنن .

(( راستی ... ببخشید ! شما کارشناس چی بودید ... ؟!! ))


دل من حالش خوشه ؛ خوشترش کن()

تو بالا رفتی و خدا شدی ...

*سوته دل* :: شنبه 86/12/11 ساعت 4:37 عصر

سکوت ما به هم پیوست و ما ((ما)) ‌شدیم

تنهایی ما در دشت طلا در من کشید

آفتاب از چهره ما ترسید

دریافتیم و خنده زدیم

نهفتیم و سوختیم

هرچه بهم تر ، تنهاتر

از ستیغ جدا شدیم :

من به خاک آمدم و بنده شدم

تو بالا رفتی و خدا شدی ...

 

تو بالا رفتی و خدا شدی ...

دل من حالش خوشه ؛ خوشترش کن()

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

من آن سوته دلم ، اما نه تنها
*بی تو می میرم ای یار من* مه نو سفر
سوته دل
سوته دل در بزم یاران هیچ یاری را نداشت***در مضیف ابرها در آسمان ماهی نداشت...
گل بی رخ یار خوش نباشد

مه نو سفر

بیا،بیا که مرا با تو ماجرایی هست
سوته دلان: 177819 بازدید

امروز: 20 سوته دل

دیروز: 3 سوته دل

از دل می گویند
برای محبوبم [154]
دجال آخر الزمان _8 [293]
باران که می بارد تو در راهی [198]
دلشدگان... [281]
[آرشیو(4)]


گذر خیال ما را...!!!


خرداد 1386
تیر 1386
مرداد 1386
شهریور 1386
مهر 1386
آبان 1386
آذر 1386
دی 1386
بهمن 1386
اسفند 1386
فروردین 1387
تیر 1387
شهریور 1387
مهر 1387
دی 1387
مرداد 1388
شهریور 1388
اسفند 1388
تیر 89
آبان 89
آذر 89
بهمن 89


هستم ؟

یــــاهـو

مه نو سفر

یاران سوته دل



وبلاگ گروهی فصل انتظار
خلـــوتگـــه دل
حدیث راه عشق * گاه نوشتهای دانشجوی دانشگاه المهدی عج
وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
پیاده تا عرش
● بندیر ●
خانه متروک
ارزش خبر
... حبل المتین ...
پر پرواز
... «« " الهه عشق " »»‍‍ ...
قرآن
روانشناسی آیناز
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !

رنگارنگه
خدا میدونی دوستت دارم؟
آواز پرجبرئیل
جهاد همچنان باقی است
احساس با تو بودن
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
سرگرمی و تفریحی
بسوی ظهور او
کبو ترانه .... تا بام ملکوت

آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
وبلاگ رسمی دوستداران و منتقدان دکتراحمدی نژاد
صمیمی با خواهرم
عــــشقـــــولـــــک
آهــــــــــــــــــــاوران
شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
همسفر عشق
پاسبان *حرم دل* شده ام شب همه شب
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم...
زینب کبری س
نقد مَلَس
سرو آزاد
صبح ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
«روزی تو خواهی آمد.»
بوی خوش ظهور
پرواز
بیشه عشق
وبلاگ گروهی بصیرت
قدرت شیطان
فلک را سقف بشکافیم
آبجی زهرای خوب خودم
پرستو
موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران
راز و نیاز با خدا
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
اس ام اس عاشقانه
زیبایی سایه خداوند بر کهکشانهاست
وبلاگ ایران اسلام
انا مجنون الحسین علیه السلام
خاطرات خاشعات
گل یخ
معجزه ی شیطان
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
کلبه تنهائی من
او برای دم هر ثانیه ام رحمتی بود عظیم!
دختر و پسر
من ... تو ... باران
دست نوشته های سید مرتضی آوینی
ارتباطات ....... نگین حدادی
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
عاشق خدا باش تا معشوق خلق شوی !
سلام آقا
در هوای دوست
ستاره شب
تنها ترین تنها
سیگنال های مغزی ..........الهام زرگر
پارسیان...علیرضا موسوی
کوچه خوشبختی ... میترا لبافی
تنفس تنهایی(دوست عزیزم)
حمید روحانی ....سفرنامه
شکوفه ها را نچینید ... افروز اسلامی
ای که مرا خوانده ای....... راه نشانم بده
آقای محمد کاظم روحانی نژاد ... داداش
بوی یاس
اسلام حقیقی
یادداشت‏های بدون ‏متن!
نازنین زهرا ......یوسف سلامی
حدیث عشق
کلبه احزان
دفتر مقام معظم رهبری
خبرگزاری ایرنا
یادداشت های شخصی دکتر احمدی نژاد
خبرگزاری فارس
واحد مرکزی خبر
دانشکده صدا و سیما
یادداشت های کامران نجف زاده
رجا نیوز
باشگاه خبرنگاران جوان
سفید ... دکتر میرسیدی
... راز خون ...
وبلاگ گروهی مطلع الفجر
جامی از فرهنگ
منطقه‏ ممنوعه
بــــــــــــــــــــــــــــاران
پرس تی وی
کتاب اول
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
خبرگزاری مهر
پایگاه اطلاع رسانی دولت جمهوری اسلامی ایران
بیا مهدی با ترنم باران...
welcome
میگی ... میگم